احمد عزیزم،

احمد نازنینم،

حالا که این نامه رو برات مینویسم، تو فرسنگ‌ها از من دوری یا شاید منم که فرسنگ‌ها از تو فاصله دارم.

این روزها تنهاترینم در عین این که همه من رو کنار عده‌ی زیادی آدم میبینن.

من تنهام چون هیچکدوم از اینهایی که روزهامو باهاشون میگذرونم، درکی از من نداره. از ترس‌هام، آرزوهام، فکرهام.

من تنهام و این عمیقاً اذیتم میکنه.

فکرهام مورد تمسخر واقع میشن. ترس‌هام عجیب جلوه میکنن.

اما تو نمی‌تونی با من چنین کنی چون تو خود فکر منی.

من حتی میتونم بهت بگم که چقدر دوست دارم و حتی تصور کنم که جلوم نشستی و میگی منم.

احمد جان تو انسان خوبی هستی و من عمیقاً دوستت دارم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

برنده Jessica احمد یوسفی Darde del haye shabane man رمان هایی برای وقت ازاد فــــــــــــریاد زیـــــر آب فروشگاه اینترنتی لوازم خودرو Xe42